معنی داروی ضد حساسیت
حل جدول
ترفنادین
دارویی ضد حساسیت
دگزامتازون
داروی ضد سرطان
آرلوتینیب
داروی ضد باکتری
آموکسی سیلین
داروی ضد صرع
اتوسوکزوماید، توپیرامات، دیازپام، فنوباربیتال، فنیتوئین، کاربامازپین، کلونازپام، گاباپنتین، والپروات
داروی ضد عفونت
جنتامایسین
داروی ضد سرفه
به دانه
داروی ضد افسردگی
ایمی پرامین، بوپروپیون، سرترالین، سیتالوپرام
ایمی پرامین، سرترالین، سیتالوپرام
داروی ضدخارش و حساسیت
هیدروکسی زین
داروی ضد تهوع
دیمن هیدرنات
داروی ضد خارش
هیدروکسی زین
فارسی به انگلیسی
Antihistamine
لغت نامه دهخدا
حساسیت.[ح َس ْ سا سی ی َ] (ع مص جعلی، اِمص) حساسی. رجوع به حساسی شود: حساسیت نسبت به عوامل خارجی، زود متأثر شدن از آنها رجوع به جانورشناسی ج 1 صص 10-12 شود.
فارسی به آلمانی
Desinfektionsmittel (n)
فارسی به عربی
مطهر
معادل ابجد
1564